صعود زمستاني گل گل (اشترانکوه )

صعود زمستاني اشترانكوه {گل گل}

    در تاريخ 17/10/88 از همدان به سمت درود و از انجا به سمت ازنا رفتيم و حوالي ظهر به تيون رسيديم و ماشين را در روستا گذاشتيم و حركت كرديم.برف نسبت به سالهاي گذشته كمتر بود و مسير برفكوبي شده بود.بعد از ظهر به پناهگاه گل گل رسيديم.تيمهاي زيادي در منطقه بودند.هوا كاملا صاف و بدون باد بود و اسمان پر ستاره..

18/10/88 صبح ساعت 4بيدار شديم و ساعت 6 حركت كرديم .مسير از پناهگاه گل گل از طريق 1 يال طولاني به محلي به نام چال كبود ميرسد كه مبدا صعود به قلل سن بران وگل گل وگل گهر است و داراي 1جانپناه فلزي ميباشد.ساعت 8:25 به جانپناه چالكبود رسيديم و پس از استراحت ساعت 9:30 به سمت گلگل حركت كرديم.در تمام راه ياد صعود زمستاني 2 سال قبل سنبران و مرحوم سيامك باقري از ذهنم خارج نميشد.از چالكبود تا قله مسير داراي برف يخ زده بود و در برخي قسمتها دست به سنگ مختصري داشت.ساعت 11:10 به قله رسيديم .1ساعت روي قله مانديم و عكاسي كرديم.ديدن درياچه گهر از قله لذت خاصي داشت.از قله با احتياط به پايين برگشتيم بعد از ظهر بعد از جمع كردن وسايل به تيون برگشتيم.


نفرات برنامه:نيما اسكندري.محمد حسيني.ليلا ولي پور .مهدي سيدي.محسن عليزاده....

خانم وليپور به عنوان اولين خانم از همدان موفق به صعود زمستاني گلگل شدند...



به سوی پناهگاه...


قله گل گل ...



دریاچه زیبای گهر ...



خط فراز پر فراز و فرود اشترانکوه...



بر فراز قله...


گزارش از نیما اسکندری و عکسهای برنامه از محسن علیزاده ...


عکس ...


زمین

مرا و ترا و اجداد ما را به بازی گرفته است

و اکنون

به انتظار آنکه جاز شلخته ی اسرافیل آغاز شود

هیچ به از نیشخند زدن نیست


اما من آنگاه نیز بنخواهم جنبید

حتی به گونه ی حلاجان

چرا که میان تمامی ساز ها

سرنا را بسی ناخوش میدارم ...


شعر : احمد شاملو...

عکس : سیلوار ...همدان...


اسپید رایدینگ ...

اسپید رایدینگ( speed riding) یک رشته جدید ورزشی از نوع ورزشهای اکستریم یا هیجان انگیز است که در ابتدای هزاره سوم پا به عرصه وجود نهاده است ... این ورزش که با ترکیب بالهای کوتاه اسپید فلاینگ (مثل باب کت ) که مانند چترهای سقوط آزاد قابلیت گلاید کم و سرعت بالا دارند با اسکی یا اسنو برد بوجود آمده است ... در شیبهای کم و برفی ورزشکار به دلیل خاصیت بال بروی اسکی ها سر میخورد و در مواجه با پرتگاهها به پرواز درمیآید و دویاره روی اسکی فرود میآید...قرار گرفتن در موقعیت های فوق خطرناک و فرار از آنها حالت فوق العاده ایست که ورزشکار تجربه میکند ... نمونه ای از آن فرود از آتشفشان هفت هزار متری آنکونگا گوا توسط فرانچس بون در با ثبت زمان شگفت انگیز 4دقیقه و 50 ثانیه است!! این فرود شگفت انگیز در 11آوریل سال گذشته انجام شده که حتی تماشای فیلم آن ضربان تماشاچی را بالا میبرد ...

متاسفانه بالهای اسپید فلاینگ هنوز وارد ایران نشده و کسی آنرا تجربه نکرده است ...اما قابلیت فرود با این وسیله در بسیاری از نقاط ایران مانند دره یخار و یخچال شمالی سبلان و دامنه های پرشیب و برفی کوهستانی ایران در زمستان و اوایل بهار وجود دارد که قطعا هیجان انگیز خواهد بود...












برای دیدن یک ویدیوی جذاب این لینک را ببینید:

http://video.google.com/videoplay?docid=-2464727237295364055#


فیلم فرود از آتشفشان آکونکا گوا :

http://www.dailymotion.com/video/x5h9fj_aconcagua-speed-flying_sport

آموزش جی پی اس ...

    امروزه کوهنوردی هم مانند تمام رشته های دیگر  با سرعت زیاد در حال پیشرفت های علمی و تاکتیکی  است . کودکی که در همین لحظه به دنیا امده است تنها ۵ سال دیگر قادر خواهد بود با کامپیوتر ...موبایل...اینترنت و سایر وسایل مدرن  الکترونیکی کار کند ... به همین منوال کوهنوردی در سالهای نزدیک بدون استفاده از آلات دقیق امری اجتناب ناپذیر خواهد بود ... متاسفانه در کشور ما این تغییرات به کندی صورت میگیرد و همین یکی از عوامل عقب ماندگی کوهنوردی در سالهای اتی خواهد بود ... بسیاری از پیشکسوتان و حتی مربیان با تجربه به دلیل نا آگاهی یا ترس از عدم اشنایی با دستگاه جی پی اس استفاده از آنرا امری بی ارزش میخوانند ... این در حالیست که قیمت این دستگاه با یک رشته طناب کوهنوردی برابری میکند ... جالب اینجاست که اینگونه افراد همیشه همراه داشتن یک رشته طناب را برای احتیاط توصیه میکنند...اما ...با همراه داشتن جی پی اس و کوهنوردی برنامه ریزی شده شما هیچگاه نیاز به حمل طناب برای احتیاط در برنامه های غیرضروری نخواهید داشت!تا مدت کوتاهی دیگر حتی هیچ کوهنوردی از کروکی های غیر استاندارد کوهنوردی استفاده نخواهد... اگر به عنوان یک کوهنوردی قدیمی تر دوست ندارید از کودکی که همین هفته کوهنوردی را شروع کرده جا بمانید همین حالا به فکر یادگیری اصول نوین کوهنوردی باشید ... 


آموزش خصوصی نقشه خوانی و کار با جی پی اس شامل آشنایی با مفاهیم پایه نقشه خوانی و آشنایی با نقشه های توپوگرافیک ...جهت یابی... رسم نیم رخ و کروکی... استفاده از قطب نما... آموزش عملی استفاده از جی پی اس و طراحی برنامه های کوهنوردی برای دوستداران کوهنوردی و طبیعت گردی...

آموزش خصوصی هواشناسی کوهستان همراه با جزوه برای دوستداران ورزشهای هوایی و کوهنوردی...

فواد رضاپور خلبان و استاد هواشناسی مرکز آموزشهای هوایی ...

تلفن :۹۱۸۸۱۵۹۱۲۱

هوای افتادن ...

 

  

پر از هوای افتادنم این روز ها ...


سقوط در سرزمین آدمخوارها !

 

   پرواز با منظره ای از غروب روی کوههای سپید سرزمین بختیاری فوق العاده بود وداشتم در سکوت و زیبایی  آرام به زمین نزدیک میشدم ... محل لند یک دشت خالی و ساکت بود و داشتم دنبال جای مناسبی میگشتم که ناگهان صدایی از زیر پایم شنیدم ... جا خوردم ... صدا تبدیل به چند صدا شد و به تعقیب من در آمد ! بهتر که نگاه کردم آرواره های باز چند سگ را دیدم که مرا نشانه گرفته بودند و با صدای بلند  پارس تعقیبم میکردند ... هم خنده ام گرفته بود هم نگران بودم که کمتر از یک دقیقه دیگر به زمین میرسم ... تا به حال به این موضوع فکر نکرده بودم ...یاد جوکی افتادم که در آن خلبانی با چتر در سرزمین آدم خوار ها سقوط میکند و ... و خنده ام گرفته بود ...اما قضیه جدی تر از این حرفها بود به هر طرف میچرخیدم سگها که تیزی دندانهاشان هم حالا به خوبی دیده میشد تعقیبم میکردند ... تنها برتری کوچکی که بر آدمخوارها داشتم این بود که هنوز ارتفاع داشتم و اگر به سمت غرب میچرخیدم دیوار مرغداری که تنها ساختمان دشت بود حایل بین من و آنها میشد ...فشار زیر بال را کم کردم و سعی کردم با بیشترین میزان گلاید از روی مرغداری عبور کنم ...با حداکثر فاصله اما سالم به زمین نشستم ...سگها هنوز نا امید نشده و از دور پارس میکردند اما به خاطر فاصله زیاد از تعقیبم پشیمان شده بودند ... نفس راحتی کشیدم و بال را که روی زمین پهن شده بود جمع کردم و بقیه راه را به خاطر آدم خوارها از وسط خار های دشت  پیاده تا سر جاده رفتم ...


 سایت زیبای گردنه رخ در استان چهار محال و بختیاری با ارتفاع پایه 2800 متر و ریج لاین شمالی جنوبی که امکان پرش در هر دو سمت غربی و شرقی را فراهم میکند یکی از بهترین سایتهای پروازی ایران است . هوا در اکثر روزهای سال مناسب و جهت  باد معمولا غربی است . جاده ماشین رو مناسب که مقدار زیادی از آن هم آسفالت است یکی دیگر از مزیت های اینجاست ...


پرواز بر فراز سپیدی کوههای بختیاری ...


 غروب در سایت گردنه رخ ...



ریورس...


با تشکر از رضا راستی و مهدی سلسالی...

باز هم تخریب ...باز هم الوند ...




سالهاست یک هیولای آهنی به اسم تله کابین چنگ در گلوی الوند انداخته و هر روز بیشتر میفشاردش ...اینبار هم نوبت دامنه های ارسباران است ... مطلب مربط را در وبلاگ هییت کوهنوردی همدان با آدرس زیر بخوانید:
http://hamedankooh.blogfa.com/

عکس : تله کابین همدان... محمد حسینی ...

چشم انداز...

اینجا هستم : در میان برفی کبود

دور از چراغ نگاهتان سوسو میزنم

من اینجا هستم : در میان برفی کبود

گاه به گاهی ...در این قطب

جرقه سنگ آتش زنه ای هستم

باز روز از درون غمی دیگر باز میگردد

وباز اینجایم...

باز روز از نو و روزی از نو

باز ریش تنهایی دیگری را میتراشم

هر چند آینه همان است و غبار نشسته بر آن همان...


شعر: شیرکو بی کس

عکس :همدان ...روستای چشمه ملک ...


صعود زمستانی انفرادی دماوند ...

 


    این هفته برنامه ای انفرادی داشتم در جبهه جنوبی دماوند ... گزارش برنامه های دماوند آنقدر بیشمار و تکراریست که خواندن و نوشتنش هر حوصله ای را سر میبرد ...این کوتاه ترین گزارش کوهنوردی است که تا کنون نوشته و خوانده ام :

                 تنها از جنوبی رفتم قله و برگشتم رینه ... همین!

     اما...چیزی که در این برنامه بیشتر به آن فکر کردم و با آن رفتم خود صعود بود ... صعود واژه غریبیست... چه هنگامی که میشنوی چه میگویی یا بدان می اندیشی ...چه در حال بالا رفتن باشی چه تماشای کسی در حال بالا رفتن ... چه کولاک به صورتت بخورد وصدای رد پاهایت در برف گم شود و چه پشت میزی نشسته باشی و با تماشای عکسی یا فیلمی از یک صعود جدا باشی از اتاقی که درآنی ...چه تپه کوچکی باشد در حوالی ات چه صخره ای عظیم در قاره ای دیگر... زیباست و گم و جادویی  ... اما این تو تنها نیستی که گام برمیداری رو به قله ای ... صعود یک واکنش فیزیکی مسخره که با در هم آمیختگی مغز و اعصاب و عضلات شکل میگیرد نیست ...  جاذبه ایست مرموز که میکشاندت به بالا ...به بلند... اصلا با هیچ منطقی سازگار نیست ... تجربه ایست که پایانی ندارد و سحرت میکند به افسونی دلفریب ... و این روحت است که از قدمهایت جلو میزند با هر نفس ...جلو میزند و باز میاستد و نگاهت میکند تا برسی ... گاهی حتی در میانه راه بریده ای و خسته ...اما روحت که قبلا از تو جلوزده بود بر بلندای قله نشسته صدایت میزند ! در اوج خستگی سرت را بالا میگیری و به قله نگاهی دوباره میکنی ...آنجاست ...بر بلند ترین سنگ بلند ترین قله ... همه چیز آنجاست و هیچ چیز نیست ...


عکس از اینترنت ...

جوپار ...

جوپار رشته کوه بزرگی در جنوب شرقی ایران در استان کرمان است . مجموعه عظیمی از قلل تیغه ای و سر به فلک کشیده که که غالبا بیش از 4000متر ارتفاع دارند و با شکوه خاصی روی خط فرازی نعلی شکل چیده شده اند. تصور وجود چنین کوهستان عظیمی در منطقه ای که تا صد ها کیلومتر اطرافش را کویر احاطه کرده دور از انتظار است . صخره های عظیم که با برف انبوه احاطه شده اند همراه با حیات وحش بی نظیرش هر بیننده ای را به وجد می آورد...

برای صعود بلند ترین قله این مجموعه را انتخاب میکنیم ... سه شاخ بزرگ ...قله ای بی نظیر با 4135 متر ارتفاع...

مبدا صعود تنگه ای به نام قتات قستان است . برای رسیدن به اینجا باید از کرمان به سمت ماهان حرکت کرد . 5 کیلومتر مانده به ماهان جاده خاکی از سمت راست ما را به ابتدای تنگه میرساند. پیمایش تنگه حدود یک ساعت به طول می انجامد که در طول مسیر همینطور دیواره ها به هم نزدیکتر میشوند! انتهای تنگه به دوراهی باریکی میرسیم .سمت چپ آبشار جوپار و سمت راست مسیر دست به سنگ 50 متری با شیب حدود 70 درجه است که گذرگاه رجب نامیده میشود ... بالای گذرگاه پاکوب مشخصی تا پناهگاه که در ارتفاع 2900 متری واقع شده وجود دارد همراه با منظره ای زیبا از قلل کیش و سه شاخ کوچک و ... ازبالای گذرگاه تا پناهگاه هم حدود 1:30 راه است. مسیر تقریبا هموار است و افت و خیز ملایمی دارد. در میانه های راه به دره آب کن کوچکی میرسیم که خندق خر پران نام دارد. برای عبور از خندق دوباره دست به سنگ میشویم و پس از آن دوباره پاکوب...

هوا تاریک و روشن است که به جانپناه کوچک جوپار میرسیم . در جای زیبایی ساخته شده و چشم اندازی بینظیر دارد. از رود نزدیک جانپناه آبی بر میداریم و وارد جانپناه میشویم... خالیست و تنها ...پیش از هر چیز دوستان به تعمیر یکی از پنجره ها میپردازند و ...چای گرم و شام و از هر دری سخنی...

حدود 5صبح پس از صرف صبحانه ای اندک به سمت قله به راه می افتیم . مسیری پر شیب که با هر قدم به ارتفاع برف افزوده میشود ما را به قیف معروف مصیبت میرساند که تنها مسیرعبور از لابلای صخره هاست. برفکوبی و مسیر دست به سنگی که زیر برف پودری پنهان شده سرعت حرکت را پایین آورده و عبور از داخل قیف را مشکل میکند ... بالاخره پس از دوونیم ساعت تلاش به بالای قیف میرسیم. منظره با شکوهی از قلل جبال بارز در افق دیده میشود ... لاله زار و کوشا و قله زیبای پر عشق ...بام کرمان قله با شکوه هزار هم دیده میشود با نگاه به هزار به یاد خاطرات صعود آن میافتیم و انرا برای هم بازگو میکنیم ...اولین بار جوپار را از روی هزار تماشا کرده بودم و حالا پس از هفت سال قله هزار از فراز جوپار ...به شوخی گفتم : هفت سال طول کشیده تا از اونجا به اینجا برسیم.!!

ادامه مسیر از فراز قیف مصیبت هم دست به سنگی طولانیست که دوساعت به طول می انجامد . حرکت از روی تیغه های برفی با چشم اندازی از کویرسرخ ... دو مسیر از اینجا به سمت قله وجود دارد . یکی از روی گرده موسوم به شاخ شکسته و دیگری از قیف کوچکی که به گردنه باریک بین شاخ شکسته و سه شاخ منتهی میشود و موسوم به چهار گردنه  است  . سنگ چین کوچکی هم بالای قیف ساخنه شده که جانپناه دوم نام دارد و در مواقعی به کار می ابد ...

ساعت ده صبح بر فراز قله سه شاخ ایستادیم . قله ای زیبا که به جرات از بسیاری از قلل با اسم و رسم ایران
با ابهت تر است و تنها به علت دور و ناشناخته بودن زیاد معروف نیست ...پیش کسوتا ن کوهنوردی انرا با علم کوه مقایسه کرده و ستوده اند ... خطالراس عظیم و تیغه ای جوپار هم بسیار زیبا و صعب العبور است و هنوز جای کار بسیاری دارد...

راه بازگشت هم همان است ...تیغه ای و برفی... با احتیاط بیشتر به سمت پناهگاه حرکت کرده و ساعت 2 به پناهگاه مبرسیم ... نهار و از آنجا به پایین تنگ قنات قستان ...


تنگ قنات قستان ...



دست به سنگ گذرگاه رجب...



حیات وحش فوق العاده منطقه جوپار ...


قیف مصیبت...


برفراز قله ...



خط فراز زیبا و فنی جوپار...


قله زیبای سه شاخ کوچک...



نفرات برنامه : مهدی سیدی و مصطفی(کرمان)... رضا راستی (شهر کرد) ...فواد رضاپور (همدان)

با تشکر و سپاس از مهدی سیدی عزیز که بی راهنمایی او به قله نمیرسیدیم ...



فایل جی پی اس مسیر رفت و برگشت را از این آدرس دریافت کنید :

http://pakoob.com/uploads/13870314-15%20@%20Jupar.gdb



یار دبستانی من ...


با منو همراه منی...!



معنی این جمله چیست ؟

کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا ... این جمله این روز ها زیاد شنیده میشود ...

هر روز عاشوراست ....

کربلا کجاست ؟

همه جای زمین...

هر روز عاشوراست و همه جای زمین کربلاست ...پس این جمله فقط در مورد امام حسین نیست ...

این یعنی هر روز در همه جای زمین ظلم و بی عدالتی و قتل و ... اتفاق می افتد.درست با همان خشونتی که روزی برای حسین و خانواده اش اتفاق افتاد...


اما چرا فقط این روزها ؟ مگر نه اینکه گفته اند :کل یوم عاشورا... آیا کل یوم همین چند روز است ؟ چرا این مردم اینقدر ساده لوحانه با این موضوع برخورد میکنند ؟ مگر نه اینکه حسین آزاد زیست و آزاد رفت ؟ چگونه است که این مردمی که خود با هزار زنجیر در بندند برای مردی که آزادگی پیامش بود اشک میریزند ؟

ای کسانی که ساده لوحانه زنجیر بر سینه میزنید و قمه بر سر میکشید lمگر نه اینکه :هر روز عاشوراست ...

مگر نه اینکه هر روز عده زیادی در اطراف ما حسین گونه فریاد میزنند که : کجاست یاری کننده ای که یاری کند مرا...

چرا عاشورایتان همین چند روز است و کربلایتان در عراق ؟!!

حسین را در پس پرده نوحه های دروغین و خرافی کوچک نکنید...

ای کاش حسین را می شناختید...

شما فقط ادا در می آورید و وقت هدر میدهید ...

حسین عاشق بود ...

در عجبم که برای او میگریید ...




 

ای کاش این مردم حسین را میشناخنتد....


پراو لعنتی!! ...

دو عکس هوایی از کوهستان پراو ... کرمانشاه...

به یاد خلیل عبد نکویی... که آخرین بار آفتاب را همینجا دید...






     کوه پراو در خاطرم برای همیشه با نام خلیل عجین گشته...شاید برای خیلی از دوستانش هم ... اما بقیه این کوه بی روح را زیاد نمیبینند ... پرواز در منطقه غرب کشور دیگر هرگز برایم لذت بخش نخواهد بود ...وقتی با هم گردشی منظره دور یا نزدیک پراو دیده میشود...هرگز ...پراو لعنتی...