هنوز در فکر آن کلاغم ...

هنوز در فکر آن کلاغم در دره های یوش با قیچی سیاهش بر زردی برشته گندمزاری با خش خشی مضاعف از آسمان کاغذی مات قوسی برید کج و رو به کوه نزدیک با غار غار خشک گلویش چیزی گفت که کوه ها بی حوصله در زل آفتاب تا دیرگاهی آن را با حیرت در کله های سنگی شان تکرار می کردند عکس : روستای وهنان ... همدان
شعر : احمد شاملو
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۰/۰۶/۰۳ ساعت ۱۲ ق.ظ توسط فواد رضاپور
|