نیم نگاهی به تاریخچه سنگنوردی...

 

در شماره

51 فصلنامه کوه مقاله ای به چاپ رسیده با عنوان تاریخچه سنگ نوردی ! ... نوشته یا ترجمه خانم صبا جودکی ... درآن مقال مستندات سنگنوردی جهان با قدمتی در حدود یک سده بیان شده و عنوان تاریخ به خود گرفته است. دریغ که آنچه اصولا تاریخ نامیده میشود در تمامی اعصار بشری به دست قوم غالب نوشته شده است و از مورخانی مانند گزنفون و هردوت گرفته تا به امروز بی شک قضاوتهای شخصی در آن بی تاثیر نبوده است

به همین دلیل در کشوری چون ایران که بیشینه ای به قدمت تاریخ دارد و تاریخ آن عموما بوسیله بیگانگان به نگارش درآمده ، باستان شناسی اهمیت بیشتری پیدا میکند

. ارزش کشفیات باستان شناسی از تاریخ مکتوب فراتر میرود و گاهی آنرا نقض میکند . چه آنچه باستان شناسی به روایت در می آورد بی غرض و با استناد به شواهد و مدارک موجود است و قابل استناد تر از تاریخ نامعلوم. همانگونه که همه روزه با کشفیات جدید گوشه های بیشتری از زندگی انسان باستان روشن میشود که در هیچ کجای تاریخ نگاشته نشده است

به مقاله سراسر دروغ مذکور باز میگردیم و گوشه هایی از آنرا مرور میکنیم

((

آلمانها و انگلیسی ها به دلیل ارتفاع کم کوههای آپ در کشورشان ! اولین کسانی بودند که مشخصا به سنگ نوردی پرداختند

((

سنگ نوردی در امریکا از سال 1920 به بعد آغاز شد ...))

((

استفاده از طناب سنگ نوردی تنها چند سال قبل از آن (1882) برای صعودهای آلپاین مطرح شده بود ولی تکنیک درست استفاده از آن وجود نداشت ...))

((

جی دبلیو ... در سال 1885 برای اولین باراز سیستم حمایت با طناب برای سنگ نوردی استفاده کرد!!))

به گستره وسیع ایران نظاره ای میاندازیم

. در میانه های غربی اش در پای دیواره بلند بیستون ، کنده کاری عظیمی وجود دارد که افراد محلی آنرا فرتاش یا فرهاد تراش میخوانند. انگاره عظیمی که افسانه های زیبای ایرانی تراشیدن آنرا به فرهاد کوه کن نسبت میدهند که از عشق شیرین دست به سنگ میشود و در آخر نافرجام میماند . نظامی گنجوی 800 سال پیش داستان این عشق را در منظومه ای آورده که رقم ابیاتش سر به آسمان می ساید . آری ... بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد ، اما حقیقت چیز دیگریست .

آنچه فرتاش خوانده میشود ، در حقیقت باقیمانده یک کنده کاری عظیم باستانی با

200 متر طول و 40 متر ارتفاع است که به دلایلی هرگز به اتمام نرسیده و در تاریخ باستان بی نظیر مینماید . پس از گذشت قرنها هنوز اثر ضربه های تیشه در تمام طول و عرض آن به چشم میخورند .

امروزه فرتاش مکان مناسبی برای تمرینات صخره نوردی به شمار میآید ورولهای بسیاری روی صخره های تیشه خورده اش جای گرفته اند

. مسیر های زیادی با درجات سختی مختلف روی آن گشایش شده اند و صدها نفر تا کنون آنرا صعود نموده اند ، اما شاید هیجان صعود به کمتر کسی فرصت تفکر درباره چگونگی بوجود آمدن این اثر تاریخی میدهد .

براستی نیاکان ما چگونه در ارتفاع

40 متری از سطح زمین حجاری میکرده اند؟

پاسخ این پرسش زیبا در انتهای مسیر روی طاقچه معروف فرتاش قابل رویت است

. کارگاه های سنگی مناسبی که جهت بستن طناب و حتی محل نشستن حمایتچی روی صخره تراشیده شده اند هنوز پا برجاست و استفاده از طناب، که نیازمند تکنیکی برای صعود و فرود است را تایید میکند .

هرچند منظور از ساخت این اثر چیزی به غیر سنگنوردی ورزشی بوده اما با توجه به تخمین باستان شناسان تراشده شدن این اثر حدود

40 سال ( سه نسل ) به طول انجامیده است . قطعا در طی این زمان کسانی بوده اند که در کار سنگنوردی تبحر پیدا کرده و در این کار ابداعاتی پایه گذاری نموده اند . و اصلا دور از ذهن نیست که از این کار لذت میبرده و حتی در صعود و فرود با هم مسابقه میداده اند .!!!

از نحوه تراش سنگهایی که در پای دیواره ریخته شده است ، پیداست که سنگها از بالا به پایین تراشیده شده اند و جهت ساخت قصر و پلی در همان نزدیکی که ویرانه هایش هنوز پا برجاست به پایین انتقال داده شده اند

. با توجه به گستردگی کار و تعداد زیاد جایگاههای حمایت پیداست که تعداد زیادی همزمان مشغول کار بوده و همگی با حمایت طناب و کمک حمایتچی فعالیت میکرده اند . به هر حال استفاده از طناب در این ارتفاع مسلم است و خود بهتر میدانید که طناب بدون گره و ابزار کارآیی ندارد

چند قرن به جلو میآییم

... دوره حکومت سلجوقیان و قلعه های معروف حسن صباح ... در کتاب خداوند الموت اینگونه آمده است

 

فرمانده پس از رسیدن آن دونفر کوهی را که قلعه طبس بالای آن بود نشان داد و پرسید : آیا شما دو نفر میتوانید از این کوه بالا بروید؟ کوه پیمایان پس از گردش در اطراف کوه گفتند : اگر کسی از بالا سنگ بر سرمان نبارد ما میتوانیم از دامنه بالا برویم و هنگام بالا رفتن طنابی با خود میبریم وبوسیله آن طناب چیز های ضروری برای نصب یک چرخ را بالا میبریم . پس از اینکه چرخ نصب شد میتوان سربازان را با آن بالا کشید ...جلال الدوله گفت از این کوه که نشیب تند دارد چگونه بالا میروید : کوه پیمایان گفتند ما با خود میله های آهنی چون پله میبریم و آنها را در دامنه کوه نصب میکنیم و صعود میکنیم ... خداوند الموت ص 110

نمونه های اینچنینی در تاریخ ما بسیار است از گور دخمه های سراسر زاگرس گرفته تاکنده کاری های عظیم تخت رستم شیراز و قلعه های عظیمی چون قلعه بابک در کلیبر

... بزرگ ترین تمدن ها در ایران در سایه سار کوه ها شکل گرفته اند و خانم جودکی ارتفاعات آلپ را عامل بوجود آمدن سنگ نوردی معرفی میکنند !! آری ، شاید آلمانها و انگلیسی ها اولین کسانی بودند که به سنگ نوردی از نوع نوین ورزشی پرداختند اما قطعا مبدع آن نبوده اند. نیاکان ما مبدع و پایه گذار سنگنوردی از این نوع و شاید نخستین استفاده کنندگان از طناب در صعود و فرود از صخره ها بوده اند و نسبت دادن این فن به بیگانگان تنها گامی دیگر دور شدن از تاریخ و فرهنگ ایران پهناور است

برتری باستان شناسی بر تاریخ اینست که با توجه به شواهد و مدارک موجود میتواند ناگفته هایی که زبان تاریخ از گفتن آنها قاصر است با قاطعیت بیان کند

. و امروز بر ما بایسته است که با مطالعه و تحقیق بیشتر ابتدا خود و تاریخمان را بشناسیم سپس آنرا با سند و مدرک به جهانیان معرفی کنیم تا بیگانگان با تحریف حقایق و کمک ناخواسته رسانه هایی چون فصلنامه کوه بیش از پیش خود را صاحبان تاریخ و تمدن این کره خاکی نخوانند

 

بیستون ... فرهاد تراش ... چگونگی اتصال طناب به صخره و برپایی کارگاه ...


قلعه بابک ... کلیبر...


 زندان سلیمان ... تکاب ... محکومین با طناب به این تنوره عظیم سنگی فرستاده میشدند و تا پایان دوره محکومیت همانجا باقی میماندند و باز با طناب بالا کشیده میشدند.


قلعه الموت ... قزوین... اتاقها انچنان در دل صخره ساخته شده اند که به هیچ وجه قابل دسترسی نیستند.


تخت رستم ... شیراز ...بدون شرح!